غروب سرد پائیز میرفت تا در تاریکی شب گم شود و سوز هوا خبر از آمدن زمستان میداد. در خیابان ارگ مشهد که هنوز قلب شهر به حساب میآمد، جمعیت زیادی موج میزد.
چراغهای پرنور فروشگاهها و مغازهها به همراه نئونهای رنگی سینماها با خاموش شدنهای متناوب، همچون ستارگان درخشانی نورافشانی میکردند.
واکسی سیهچردهٔ چلاغی که کنج دیوار بانک ملی نشسته بود، چون دید از مشتری خبری نیست وسایلش را در جعبه چوبیاش گذاشت و با پای لنگان از پیادهروی خیابان بهسوی قهوهخانه عرب راه افتاد. آنجا را خیلی دوست داشت. روزهای اولی که با برادرش به مشهد آمده بود، یک روز با دوستش به این قهوهخانه رفتند، پس از آن همیشه خودش به تنهائی میرفت و دو سیخ کباب یا دیزی میخورد وقتی هم گرسنه نبود چند استکان چای مینوشید …..
برچسب: علی
روزی که محبت گل کرد
فریبا کلهر فعالیت خود را از دهه شصت در حیطه ادبیات داستانی کودک و نوجوان آغاز کرده و تالیفات زیادی نیز در این حیطه از…
زندگی نامه علی اکبر دهخدا
زندگی نامه علی اکبر دهخدا استاد علی اکبر دهخدا از خبرهترین وفعالترین استادان ادبیات فارسی در روزگار معاصر است که بزرگترین خدمت به زبان فارسی…
وصیت نامه دکتر علی شریعتی
زنگی نامه : در یکی از روزهای سال ۱۳۱۲ در خانواده محمد تقی شریعتی مرد دین و خدا، آموزگاری خردمند و انسانی پارسا و کوشا…
زندگی نامه دکتر علی شریعتی
” زندگینامه دکتر علی شریعتی” در یکی از روزهای سال ۱۳۱۲ در خانواده محمد تقی شریعتی مرد دین و خدا، آموزگاری خردمند و انسانی پارسا…